زمینه های نفوذ شیطان – قسمت اول
زهرا کشمیری
انسان های طبیعت گرا در بعد رفتار و منش به جای عزم و اراده ی متین و استوار و ریشه دار در بینش و گرایش صحیح، از اراده های سست و بی ریشه تبعیت کرده و راه حیوانیت می پویند.
انجام برخی امور، زمینه را برای نفوذ بیشتر شیطان فراهم می کند از جمله:
پرحرفی
گفتار انسان نقش مؤثری در سرنوشت انسان و کسب رضا یا سخط خداوند ایفا می کند، از این رو لازم است به دقت مراقب گفته های خویش باشیم.(1) (یومئذلا تنفع الشفاعة إلا من أذن له الرحمن و رضی له قول)(2)؛ «در آن روز، شفاعت [به کسی] سود نبخشد، مگر کسی را که [خدای] رحمان اجازه دهد و سخنش او را پسند آید». براساس این آیه، خداوند اجازه ی شفاعت را به کسی می دهد که گفتارش را بپسندد.
معمولاً حرف زدن موجب پراکندگی فعالیت ذهن شده و از قدرت تفکر و تمرکز می کاهد. علاوه بر این به نقل مطالب بیهوده و احیاناً گناه مانند غیبت، تهمت، زخم زبان و ... منجر خواهد شد، چرا که در این گونه سخن گفتن تأمل و تدبّر در کار نیست و این خود زمینه ای مهیا برای گمراهی انسان است.
پیامبر اکرم (ص) پرحرفی را موجب قساوت قلب و دوری از خدا(3) دانسته و حضرت علی (ع) آن را از موجبات مرگ قلب شمرده که نتیجه اش دخول در آتش(4) است. در حدیث معراج خداوند به تأثیر کم گویی و کم خوری اشاره میفرماید: «یا احمد انّ العبد اذا جاع بطنه و حفظ لسانه علّمته الحکمة...؛ کسی که این دو را داشته باشد، به او حکمت می آموزم...».
وقتی انسان کم خور و اهل روزه و سکوت بود، می تواند به خود توجه داشته باشد و عیب های خود را ببیند و به عیب های دیگران نپردازد. البته بصیرت و آگاهی به عیوب خویش از جمله آثار حکمت است، البته حکمت آثار دیگری نیز دارد، از جمله موجب روشنایی قلب و بصیرت باطنی می گردد، که در نتیجه ی آن انسان علاوه بر مفاهیم حقایق را نیز می یابد.
پرخوری
غالباً کلام خداوند در زمینه ی مواهب دنیوی همراه با قید "لاتسرفوا" آمده است از جمله؛ آیه 41 انعام(5) و 31 اعراف(6) که توصیه الهی به زیاده روی نکردن در خوردن و آشامیدن است. در آیه ی 168 بقره(7) بعد از بیان اباحه ی روزی های حلال نسبت به پیروی از شیطان اعلام خطر می شود و این بدان معناست که اغوای شیطان از طریق خوراکی ها و استفاده ی نابه جا از آنها نیز میسر است.
طبق فرمایش امام سجاد(ع) انباشتن معده از انواع غذاها باعث تنبلی و فراموشی یاد خدا میشود؛ «إعلم ویحک یابن آدم ... ؛ وای بر تو ای پسر آدم بدان که سنگینی پرخوری و رخوت و تنبلی برخاسته از انباشتن معده و مستی سیری و غفلت حاصل از قدرت، از چیزهایی هستند که انسان را در زمینه ی عمل تنبل کرده و ذکر خدا را از یاد او می برد و از نزدیک بودن مرگ غافل می سازد، تا جایی که شخص گرفتار دوستی دنیا، گویی از مستی شراب دیوانه شده است».(8)
پرخوابی
گذشته از این که نیاز بدن به خواب و استراحت یک مسأله ی واضح و آشکار است، از جمله مواهب الهی برای انسان به شمار می رود (وجعلنا نومکم سباتا)(9)؛ «و خواب شما را [مایه ی] آسایش گردانیدیم.» آن چه باید توجه شود خواب نیز مانند دیگر نعمت هاست و باید به حدّ متعادل و مناسب برسد، در غیر این صورت به عنوان یکی از صفات زشت و موجب نفرت و بغض خداوند خواهد شد.
قال الصادق (ع): «إن الله عزّوجل یبغض کثرة النوم و کثرة الفراغ؛ شخص پر خواب بیکار، منفور و مبغوض خداوند عزوجل است».(10)
بنا به فرمایش امام صادق (ع) شیطان با تشویق انسان به پرخوابی وقت مناجات با خدا را از او می گیرد: «فانّ الشیطان یقول لک نَم فانّ لک بعد لیلاً طویلاً...؛ شیطان به تو می گوید بخواب، هنوز شب طولانی در پیش داری».(11)
ارتباط با نامحرم
ارتباط مداوم در محیط کار یا خانه با نامحرم موجب شکسته شدن حریم بین زن و مرد شده و هرآنچه این ارتباط نزدیکتر شود، زمینه را برای نفوذ شیطان بازتر می کند. سفارش لطیف قرآن به مؤمنان در مواجهه با نامحرم و کنترل چشم و نگاه در این رابطه است ﴿قل للمؤمنین یغضّوا من أبصارهم ...﴾ (12) "غض", به معنی کاستن و کم کردن از نگاه(13) است، چرا که اگر انسان چشم خود را به کلی ببندد, راه رفتن برایش ممکن نیست، امّا اگر نگاه خود را از اندام و صورت نامحرم برگیرد و چشم خود را پایین اندازد، صحنه ی ممنوع را از دید خود حذف می کند.(14)
برخی از روایات ارتباط زیاد با نامحرم را نادرست شمرده و انسان را از خلوت و مجالست با آنها منع می فرماید، همچنان که در روایتی از حضرت علی (ع) آمده: «قال ابلیس لموسی(ع) یا موسی لاتخلُ باءمرأة لاتحل لک...؛ ابلیس به موسی(ع) گفت: ای موسی با زنی که بر تو حلال و محرم نیست خلوت مکن، زیرا هیچ مردی با زن نامحرم تنها نشد، جز اینکه من شخصاً و نه یارانم با او باشم.»(15)
به طور قطع در جایی که شیطان حضور دارد، انواع معصیت ها اتفاق می افتد. و این هشداری است به انسان تا همواره به فکر عواقب وحشتناک آن باشد.
ادامه دارد. . . .